به گزارش میمتالز، سید ابراهیم رئیسی در جریان برگزاری جلسه هیات دولت با اشاره به درخواست رئیس جمهور روسیه از ایران برای تکمیل خط راه آهن رشت-آستارا، به معاون اول خود مأموریت داد تا با همکاری وزارت راه و شهرسازی، روند اجرای این کریدور مهم ترانزیتی را پیگیری و زمانبندی دقیق آغاز و تکمیل آن را ارائه کند.
اما سوال اینجاست که اهمیت این پروژه ریلی برای روسیه و شخص ولادیمیر پوتین تا چه میزان بوده که آن را به عنوان یکی از موضوعات اصلی در دستور کار دیدار خود با مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته است.
راه آهن رشت – آستارا در حقیقت حلقه مفقوده کریدور شمال – جنوب به حساب میآید. قرارداد ساخت این پروژه ۱۶۴ کیلومتری، در دولت قبل میان ایران جمهوری آذربایجان منعقد شد که بر اساس آن، باکو متعهد شد تا در قالب یک قرارداد ۵۰۰ میلیون یورویی، احداث این خط را بر عهده بگیرد. با اینحال، در پی افزایش دامنه تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه تهران و قطع مراودات بانکی بین المللی ایران، باکو موفق به انتقال پول مورد نیاز برای ساخت این خط به بانکهای ایرانی نشده و در نهایت، ساخت این پروژه مهم و استراتژیک معلق ماند.
اما این خط تنها گسستگی موجود بر سر راه شاخه غربی کریدور ریلی شمال – جنوب است که قرار بود هند را از طریق روسیه به بندر هلسینکی در فنلاند متصل سازد. البته با تحریمهای شکل گرفته علیه روسیه، مشخص نیست که مقصد نهایی کریدور از هلسینکی تغییر خواهد یافت یا خیر.
کریدور شمال – جنوب در هر دو بخش جادهای و ریلی خود که از ایران عبور میکند، بهترین گزینه برای افزایش مبادلات تجاری روسیه با دو کشور هند و چین بوده و با توجه به مناسبات گرم میان تهران و مسکو، این مسیر بیش از هر زمان دیگری مورد توجه شخص پوتین و دولت وی قرار گرفته است.
اهمیت این کریدور برای روسیه تا حدی افزایش یافته که حتی دولت روسیه طی هفتههای گذشته از آمادگی خود برای تکمیل گسستگی ریلی رشت – آستارا به عنوان تنها گسستگی موجود در مسیر شاخه غربی کریدور ریلی شمال – جنوب خبر داده و نخستین قطار آزمایشی خود را نیز از مبداء ایستگاه راه آهن چخوف مسکو به مقصد بندر ناواشوا هند، روانه ایران کرده که قرار است به صورت ترکیبی ریلی – دریایی، مسیر پیش رو تا هند را مورد پیمایش قرار دهد.
اکنون بهتر است برای درک اهمیت کریدور شمال – جنوب، به ویژه شاخه غربی آن برای روسیه، نگاهی به آن سوی مرزهای ایران یعنی روسیه بیندازیم. همانطور که گفته شد، کریدور شمال – جنوب اساسا به دو شاخه اصلی غربی و شرقی تقسیم میشود که بخش شرقی آن از طریق مرز ریلی سرخس راهی ترکمنستان شده و با ادامه مسیر به سمت قزاقستان، راهی روسیه خواهد شد. این همان مسیری است که قطار آزمایشی روسی مذکور به سمت ایران در پیش گرفت.
اما علیرغم عملیاتی بودن این شاخه، تاکید روسیه بر راه اندازی هر چه سریعتر شاخه غربی بوده که دلیل عمده آن، کوتاهتر شدن مسیر و البته تراکم بالای جمعیت و واحدهای تجاری روسیه در شهرهای بزرگ غربی این کشور مانند پترزبورگ و مسکو است که فاصله بسیار کمتری با مسیر غربی کریدور شمال – جنوب در قیاس با شاخه شرقی آن دارد.
نکته مهم دیگر در خصوص اهمیت کریدور شمال – جنوب برای روسیه، تغییر در نقشه مسیرهای ترانزیتی این کشور از شرق - غرب به شمال – جنوب بود. باید توجه داشته باشیم که پیش از شکل گیری کمپین گسترده تحریمهای غرب علیه روسیه، عمده مسیر ترانزیتی این کشور به دلیل شرایط ژئواکونومیکی و گستردگی خاک روسیه از شرق تا غرب، در همین جهت جغرافیایی توسعه یافته بود که با توجه به زیرساختهای ریلی موجود از زمان شوروی، پس از استقلال روسیه و دیگر کشورهای جداشده از اتحاد جماهیر شوروی مانند قزاقستان، انجام فعالیت ترانزیتی در این مسیر نیز زحمت چندانی در بر نداشت.
با شکل گیری تحریمهای اقتصادی غرب علیه مسکو و بسته شدن شاخه شمالی طرح کمربند و راه که بار چین را از طریق خاک روسیه روانه اروپا میکرد، نقشه مسیرهای ترانزیتی روسیه نیز دستخوش تغییر شد.
اگرچه روسیه از جمله پایه گذاران اصلی کریدور شمال – جنوب محسوب میشود، اما حقیقت امر این است که تا پیش از جنگ اوکراین، ساخت و تکیمل این مسیر، دستکم در اولویتهای مهم مسکو قرار نداشته و گواه این مدعی را میتوان در رفتار رهبران این کشور تا پیش از جنگ اوکراین مشاهده کرد.
علاوه بر مساله ترانزیت و سود چشمگیر حاصل از آن، هدف تحریمهای غرب علیه مسکو، نه به تعطیلی کشاندن صنعت ترانزیت این کشور، بلکه ایجاد محدودیتهای جدی بر سر راه تامین کالاهای مورد نیاز برای واردات به روسیه و همچنین به تعطیلی کشاندن صادرات این کشور که منجر به کاهش محصوص درآمدهای ارزی خواهد شد، بوده است.
درست چند هفته پس از شکل گیری و تشدید تحریمها در ماه مارس، رهبران روسیه به این نتیجه رسیدند که دیگر نمیتوان روی مسیر اتصال ریلی میان روسیه و اروپا حساب باز کرد و باید نقشه ترانزیت و مسیرهای بین المللی کشورشان را به سمت متحدین آسیایی خود یعنی هند و چین به عنوان دو اقتصاد بزرگ و هاب اصلی بار قاره کهن تغییر دهند؛ لذا دلیل این تغییر مسیر، علاوه بر تحریمهای اروپا علیه روسیه به قرارگیری بنادر صنعتی و بزرگ صادراتی چین مانند شانگهای در بخش جنوبی این کشور و همچنین حضور متحدین تجاری بزرگ مسکو مانند هند و پاکستان در جنوب آسیا بوده که اتصال به این دو کشور میبایست از طریق یک مسیر امن، کوتاه و ارزان قیمت انجام شود.
منبع: خبرگزاری بازار